تامسون و تامپسون ( دوپون و دوپونه )
اگه از فاجعه می ترسی، بی خیال این نوشته شو!

عکس بالا، تصویر دو متخصص در زمینه آشفتگی، بی نظمی، گاف، ناراحتی ، مشکل و سردرگمیه.

تاریخچه

این ۲ شخصیت در 20 کتاب از 24 کتاب تن تن حضور دارن؛ اونا در سال 1932 ، در سیگارهای فرعون، تن تن رو دستگیر كردن. در آن زمان آنها به سادگی به عنوان X33 و X33A شناخته می شدن و تنها راه تمایز بین آنها اصلاح موهای سبیل است. تامپسون (X33) کاملاً مرتب شده، در حالی که تامسون (X33A) در انتهای آن یک چرخش مشخص دارد.

این ۲ پلیس دقیقا چه وظیفه ای دارن؟

فقط کافیه به اونها مأموریت بدی. اونا تو یک وضعیت پیچیده ای که براشون پیش اومده به یک مشکل بزرگتر دچار میشن.

اگه قرار باشه احتیاط کنن، بیشتر گند میزنن. اونا خیلی جسورن ولی حتی از سایه های خودشون و یا حتی تصاویر اشعه ایکس خود، می ترسند.

رمز و راز ریشه آنها

پدر هرژه، الکسیس رمی، یک برادر دوقلو به نام لئون داشت. اونا دوقلو های یکسان بودن و هر دوشون سبیل و لباس مشابهی داشتن. اونا همیشه یه کلاه به سر داشتن و هرگز بدون عصا یا چترهاشون بیرون نمی رفتن.

اگه به عکس های گرفته شده در آغاز قرن 20 نگاهی بندازیم، می بینیم که پلیس های فرانسوی و بلژیکی با لباس غیرنظامی ، همیشه با لباس های مشکی دیده میشن که به نوعی لباس فرم حساب میشن.

اما چرا لباسی که به این راحتی قابل تشخیصه؟

در آن زمان ، پلیس ها برای تهیه "لباس فرم" که به عهده خودشون بود، مبلغ کمی میگرفتن؛ پارچه سیاه ضخیم ارزان ترین مدل پارچه بود و به همین دلیل بیشتر پلیس ها این ترکیب رو به همراه چکمه انتخاب میکردن.

​​

سبیل نشونه یک مرد بود. به نمونه زیبایی که افسر پلیس 15 از سری Quick و Flupke پوشیده است نگاه کنید ، که از سال 1930 منتشر شد ، دو سال قبل از اولین حضور برادران تامسون.

برادران تامسون و تاریخ سینمایی آنها

هرژه از طرفدارای پر و پا قرص فیلم ها بود و تحسین خود را از نوع کمدی ایجاد شده توسط چارلی چاپلین در فیلم هایش ، پنهان نمی کرد.

با این حال ، اگه بخوایم شجره نامه این ۲ برادر رو ردیابی کنیم ، مطمئناً به لورل و هاردی میرسیم. همان کلاه بولر ، بیان یکسان و ماجراهای کودکانه ای که براشون اتفاق میافته.

قربانیان وظیفه

چند نمونه: در ابتدای سرزمین طلای سیاه ، تامسون ها خرابکاری سوخت اتومبیل خود را تجربه می کنند. موتور ماشین آنها منفجر می شود. در همین کتاب ، آنها قربانیان یک جهش رنگی در سیستم مویرگی خود هستند. رشد آنارشیک غیر منتظره موهایشان ، که به آنها ظاهر ماموت های از دست رفته در قرن 20 را می دهد.

حتی آنها هزاران کیلومتر دورتر از زمین دچار گرفتاری می شوند. هنگامی که دوپون ها به ماه می روند ، موها و ریش آنها با سرعت سریع دوباره رشد می کنند و...

هنر دور شدن از موضوع اصلی

اگه می خوای مجموعه ای از سو تفاهم ها رو ببینی، میتونی به داستان معبد خورشید را باز کنید. در حالی که آنها به دنبال تن تن ، پروفسور و هادوک هستن که گم شدن، اونا در جستجوی خود تور جهانی را آغاز می کنن.

چگونه این اتفاق می افته؟ به دلیل سو تفسیر مداوم اونا از سرنخ هایی که پیدا می کنن. در داستان سرزمین طلای سیاه، اونا تشنه هستن و سراب میبینن؛ اونا سعی می کنند اول تو یکی از سراب ها شیرجه بزنن. درواقع به لطف حماقت خود به دنبال یک سراب هستن و تازه وقتی صورتشون صاف می شه دوباره به واقعیت برمی گردن.

پادشاهان جملات قصار

اغلب اوقات عبارات شخصیت های کتاب های کمیک تبدیل به تکیه کلام نمیشن. با این حال دوپون و دوپونه موفق به انجام این کار به زبان فرانسوی شدن.

۱ نمونه عالی که به فارسی ترجمه شده:

"ما اینجا روی ماه هستیم ، جایی که دست انسان هرگز پا نگذاشته است!"

منبع: ترجمه و برداشتی از سایت رسمی تن تن