کتاب ماجرای تورنسل، تن تن را به سیلداویا و بوردوریا می برد. پس از اختراع دستگاه اولتراسوند، پروفسور تورنسل ربوده می شود. جولیون واگ، نماینده فروش بیمه، وارد این داستان میشود و ثابت میکند که یک مزاحم همیشگی است. تعقیب و گریز هیجان انگیز، شگفتی ها، دوستان قدیمی که دوباره دور هم جمع می شوند و...
یک جلد شکسته
زمانی که ماجرای تورنسل به عنوان یک داستان جدید در مجله تن تن چاپ شد، هرژه به ناشر پیشنهاد کرد که تصویر جلد با پلاستیک پوشانده شود، «مخصوصاً بخش شیشه و سنگ که در پیش زمینه نقاشی قرار گرفته.
به عبارت دیگر، یک ورقه شفاف برای القای حس شیشه و طبیعی تر شدن جلد. اما گویا ناشر مشتاق این ایده خلاقانه نبود و خوانندگان باید به نقاشی هرژه از یک پنجره شکسته اکتفا کنند.
مرکز شهر منهتن در آتش
در صفحه 51 کتاب، یکی از مقامات ارتش مرزی را می بینیم که نیروی مخرب اختراع تورنسل را نشان می دهد. بر روی صفحه تلویزیون آسمان خراش های شهری به سبک آمریکایی ظاهر می شود.
این هدف نمادین متجاوزان بوردوری است. شباهتها با 11 سپتامبر، یک حمله مدرن که تأثیری ماندگار برجای گذاشته. هرژه به خوبی از مشکلات جدی پیش روی بشریت در قرن بیستم آگاه بود.
یک شوخی چسبناک
پس از انفجار در خانه پروفسور توپولینو، کاپیتان هادوک مجروح شده بیمارستان را ترک میکند که با چسبیدن چسب زخم، روی بینیاش شروع میشود. این شروع طولانی ترین جوک در تمام داستان های هرژه است. در صفحه 45، چسب از 17 فریم عبور می کند، بلکه در 8 فریم در صفحه 46 دوباره ظاهر می شود.
... و فردی که به سختی می توان از شرش خلاص شد
قرار بود او را کرامپون (به فرانسوی) صدا کنند، اما در نهایت او را واگ نامیدند. جولیون واگ در صفحه 5 وارد سالن مارلین اسپایک می شود و از آن لحظه به بعد، تصمیم می گیرد زندگی را برای کاپیتان هادوک و دوستانش جهنم کند. واگ نمایانگر هر چیزی است که هرژه در یک انسان ناپسند می دانست: او بیش از حد صمیمی، بی ملاحظه و استاد تحمیل خود به دیگران است. او همچنین یک ترسو است: شایعات مربوط به همه گیری آبله مرغان برای خلاص شدن از شر واگ و خانواده اش کافی است.
مقاله پیشنهادی: آشنایی با شخصیت جولیون واگ
شماره 412، 421 یا 431؟
هرژه در آغاز دهه 1950 به Céroux-Mousty در بلژیک نقل مکان کرد و شماره تلفن جدید او 412 بود. البته این هرژه بود که به Moulinsart شماره 421 و به Sanzot شماره قصاب 431 را داد.
کلید یک هتل پر از خاطره
آنها وقتی به ژنو می رسند، در هتل کورناوین اقامت می کنند. از زمان انتشار کتاب در سال 1956، این. هتل چندین بار بازسازی شده، اما با این وجود هنوز وجود دارد. اتاق 122 (اتاقی که تورنسل در آن قرار داشت) در ابتدا دقیقاً مانند کتاب در طبقه چهارم قرار داشت، اما از آن زمان تاکنون تغییراتی کرده.
با اصرار طرفداران هرژه، مدیریت هتل تصمیم گرفت به اتاق دیگری شماره 122 بدهد. متأسفانه، این حرکت محبت آمیز باعث شده است که کلید اتاق 122 هتل کورناوین به طور منظم گم شود و خیلی ها آرزوی داشتنش رو دارن...
شهر تاریخی نیون
مسیری که تاکسی هنگام رانندگی تن تن به خانه پروفسور توپولینو در نیون طی می کند، هنوز وجود دارد. تغییر کرده است، اما در سال 1953 به همان شکلی بود که هرژه آن را در داستان ترسیم کرده بود. امروزه، هدایت یک وسیله نقلیه به دریاچه لمان به آسانی نیست (صفحه 20). ویلای 57A در مسیر سنت سرگ در نیون اخیراً برای فروش گذاشته شده است، اما در واقعیت، هرگز در اثر انفجار منفجر نشده است.
گروههای آتشنشانی نیون خودروی نجات خود را که هرژه با کوچکترین جزئیات نشان میداد، با ارزش نگه میدارند، زیرا او تمام طرحهای خود را میسازد و تحقیقات خود را در محل انجام میدهد.
همه جا سبیل وجود دارد!
خوانندگان هلندی درک می کنند ( به دلیل مفهوم بعضی کلمات در متون اصلی ) که سبیل در همه جای Szohôd وجود دارد. روی مجسمه ها و رادیاتور ماشین ها، همه به افتخار دیکتاتور بوردوری، مارشال کوروی تاش.
این کنایه آشکار به دیکتاتور شوروی جوزف استالین، "مرد پولادین" است. در صفحه 47 کتاب، به نظر می رسد ژست مجسمه Kûrvi-Tasch بر اساس تصاویر رسمی استالینیستی باشد.
عصر جاسوس ها و وسایل
در سال 1954، زمانی که کتاب ماجرای تورنسل به صورت سریال در مجله تن تن منتشر شد، جیمز باند یک ساله بود. اولین رمان ایان فلمینگ (1908 - 1964) به نام کازینو رویال، که مامور مخفی 007 را به جهان معرفی کرد، در سال 1953 معرفی شد.
او استفاده از انواع ابزارها را در دنیای جذاب جاسوسی در دوران جنگ سرد رایج کرد، اما واضح است که پروفسور تورنسل پیشگام واقعی در حوزه ابزارهای جدید بود.