قبل از هرچیز، از اونجایی که خیلی ها طرفدار دیزنی هستن و ممکنه هرژه رو نشناسن، باید بگیم که آقای هرژه خالق ماجراهای تن تن هستش.
تو این مقاله میخوایم یه موضوعی در گذشته رو بازگو و بررسی کنیم و ببینیم اگه واقعا اتفاق افتاده بود چی میشد؟
ماجراهای تن تن و انیمیشن های دیزنی، ۲ دنیای کاملا متفاوت هستن اما جالبه که معمولا با هم مقایسه میشن! مثلا شاید با همچین جملاتی:
-تو تن تن رو بیشتر دوست داری یا دیزنی؟
- من کلکسیون دیزنی دارم، ترجیح میدم بیشتر دیزنی جمع کنم ( یا برعکس )
-من که فقط تن تن میپسندم، دیزنی دوست ندارم
-من عاشق هردوشونم، کلکسیون هردو رو دارم
مطممئنا هرکدوم تو زمینه تخصصی خودشون ( دیزنی تو دنیای انیمیشن و تن تن در کامیک ) بهترین هستن اما چیزی که شاید خیلی هامون بهش فکرکرده باشیم اینه که این دو برند چرا محصول مشترکی ندارن و با هم همکاری نمیکنن؟
اینجا قراره دلیلش رو بفهمی:
در سال 1948 میلادی، هرژه در آرزوی معرفی مجموعه تن تن به کودکان آمریکایی و جهان در قالب یک انیمیشن سینمایی بود.
اون به والت دیزنی نامه نوشت و ۷ تا از کتاب های خودش رو برای اون فرستاد. اما والت دیزنی در اون زمان تازه کار روی انیمیشن سیندرلا رو شروع کرده بود و زمانی برای پروژه های دیگه نداشت. خصوصا پروژه ای از فضای جدید و از طرف هرژه!
بنابراین والت دیزنی کتابهای هرژه رو خوانده نشده براش پس فرستاد. با این وجود، چندین دهه بعد استودیوی والت دیزنی جایزه میکی موس و تصویر فوق العاده زیبای پایین رو که میکی و تن تن در حال دست دادن رو نشون میده، به منظور جشن پنجاهمین سالگرد تولد تن تن در سال 1979 به هرژه اهدا کرد!
شاید...
شاید اگه دیزنی به درخواست هرژه پاسخ مثبت میداد، تن تن از محبوب ترین شخصیت های دیزنی میشد، حتی محبوب تر از پرنسس ها.
شاید اگه دیزنی موافقت میکرد، انیمیشن تن تن به موفقیت میرسید اما هرژه به نوشتن و خلق بقیه ماجرا ادامه نمیداد و تا این اندازه که امروز محبوب هست، محبوب نمیشد.
نظر شما چیه؟ بنظرتون این همکاری میتونست موفق باشه یا هرکدوم همینطور که الان هستن بهتره؟