در هفت گوی بلورین (1948)، هفت دانشمند به طور مرموزی در حالت بیهوشی عمیقی قرار می گیرند. با ناپدید شدن پروفسور تورنسل، تن تن و کاپیتان هادوک به جستجوی پروفسور می روند.
آه! خانم کلارکسون
خانم کلارکسون با یکی از اعضای اکسپدیشنی که پروفسور تراگون در آن شرکت داشت ازدواج کرده است. حضور کوتاه او در هفت گوی بلورین فراموش نشدنی است؛ نه تنها به این دلیل اینکه او یک بانوی بلوند جذاب است، بلکه به این دلیل که زنان، چه زیبا و چه غیر زیبا، در بخش های کمی در ماجراهای تن تن حضور دارند.
در کاخ موزیک هال، تن تن از دیدن ژنرال آلکازار که زمانی در آمریکای جنوبی با او ملاقات کرده بود، شگفت زده می شود. ژنرال که از کودتای رقیب ابدی خود از سن تئودوروس بیرون رانده شده است، در واقع به یک پرتاب کننده به نام رامون زاراته تبدیل شده است.
او نقش اصلی در هفت گوی بلورین ندارد، با این وجود، آلکازار با حضورش در این داستان به لذتی که هرژه از «بازگشت» شخصیتهایش در داستان های مختلف میبرد، گواهی میدهد.
خانه پروفسور تاراگون وجود دارد!
پروفسور تاراگون درست مثل شش دانشمند دیگر که با آنها مقبره های اینکاها را در پرو کشف کردند، به خوابی بی حال فرو می رود.
خانه ای که الگوی اقامتگاه او بود، هنوز در بروکسل، نزدیک به جایی که هرژه در دهه 1940 زندگی می کرد، دیده می شود.
چه کسی از Rascar Capac می ترسد؟
مومیایی راسکار کاپاک که پروفسور تاراگون و همکارانش از پرو آورده اند و بسیار با شکوه در اتاق نشیمن خانه او به نمایش گذاشته شده است.
درباره کاراکتر راسکار کاپاک rascar capac
در نهایت میشه گفت هفت گوی بلورین یکی از شاهکارهای هرژه هستش و محبوبیت شخصیت راسکار کاپاک بین تن تن دوستان به تنهایی دلیل خوبی برای اثبات این ادعا هستش.